حاشیه و متن مناظره مخالفان و حامیان شکار

از قهقهه شیر ایرانی در گور تا اعلام برائت حامی شکار از شکار؛ نگاهی به حاشیه و متن مناظره مخالفان و حامیان شکار/ وبلاگ میهمان

دیده بان حقوق حیوانات/ سپهر سلیمی*: با گذشت چند روزی از پخش برنامه مناظره از رسانه ملی جای آن دارد که نگاهی داشته باشیم به بخش هایی از مهمترین نکات دیده شده در متن و حاشیه این برنامه.  مسائلی که عموماً در اثر کمبود وقت بصورت گذرا به آن اشاره شد.
در اینجا نگاهی دارم به برخی از این نکات:

-    آرایش سنی مخالفان شکار و مدافعان شکار: نکته جالبی که در این برنامه به چشم آمد اختلاف معنادار بین گروه سنی مدافعان شکار و مخالفان شکار بود. این مساله در بین حاضران در استودیو و بخش نظرات مردمی نیز کاملاً به چشم می خورد. مدافعان شکار عموماً پیر بودند و مخالفان شکار را جوانان تشکیل می دادند. این مساله امیدواری های زیادی را در بین دوستداران وطن ایجاد می کند.

-    جای خالی اصل ۵۰ : در بین سخنان مدافعان شکار گاهاً به اصل ۴۴ اشاره می شد و گفته می شد بر اساس این اصل باید درآمد سازی از طریق بخش خصوصی صورت گیرد. فارغ از  تفسیر غلط این افراد از این اصل و اینکه هر شکل درآمد زایی مورد پسند نیست، باید از این افراد پرسید پس سهم اصل ۵۰ چیست؟ سهم آیندگان از میراث طبیعی کنونی چیست؟

-    ۹۰ درصد حیات وحش ایران در ۴ دهه گذشته نابود شده است: این نکته ای بود که به درستی توسط آقای مسعود بربر به آن اشاره شد. جا داشت این نکته بارها و بارها مورد توجه قرار می گرفت. یکبار دیگر بخوانیم: ۹۰ درصد حیات وحش ایران در ۴ دهه گذشته نابود شده است! پس دیگر چیزی باقی نمانده که برای آن نقشه بکشند!

-    استفاده از تجربیات ناموفق گذشتگان: برخی از حاضران در این مناظره، دم از تجربیات شکاربانی خود و فعالیت ۳۰ ساله خود در این عرصه می زدند و می گفتند باید از روشهای قدیمی استفاده شود و نظرات قدیمی ها را جویا شد! گویا این افراد فراموش کرده اند در همان دوران ۳۰ ساله خدمات آنها، حیات وحش ایران به تاراج رفته است و ۹۰ درصد آن در همین ۴ دهه گذشته نابود شده. مگر عملکرد پیشینیان موفق بوده که باید همچنان بر همان روشهای قدیمی پای فشرد؟!

-    واژه سازی برای فرار از واقعیت: مدافعان شکار برای فرار از زشتی شکارهر روز در پس واژه ای جدید سنگر می گیرند. پیش از این واژه «شکارکش» را ساختند تا بگویند شکارچی با شکارکش فرق دارد و امروز عبارت «توریسم شکار» را می سازند تا در پس از این واژه به حیوان کشی بپردازند. همانطور که شکارچی همان شکار کش است، توریسم شکار با «توریسم مرگ» نیز یکی است. فعالان توریسم مرگ (توریسم شکار) در گوشه و کنار دنیا به دنبال شکارچی های می گردند تا در برابر مشتی دلار جان حیوانات این سرزمین را بستانند.

-    حرام بودن شکار تفریحی: بر اساس نظر برخی مراجع تقلید کشتن حیوانات برای تفریح حرام است. در بخشی از برنامه اشاره ای گذرا به آن شد ولی جا دارد مورد توجه جدی قرار گیرد.

-    پول در آوردن به هر شکلی جایز نیست: شهرام امیری شریفی در بخشی از برنامه به این مساله اشاره داشت که کسب در آمد به هر شکلی مجاز نیست. کما اینکه قاچاق اسلحه، فحشا، مواد مخدر و مسائلی نظیر این جز پر رونق ترین تجارت ها در دنیاست اما به دلیل ناسازگازی با اصول اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی در کشور ما به هیچ وجه مجاز به انجام آن نیستیم. این مساله در مورد «توریسم مرگ» نیز صدق می کند. در سرزمینی با تمدن ۶۰۰۰ ساله و در کشوری که حمایت از حیوانات سابقه دیرین دارد. در کشوری که توصیه های فراوان دینی برای مهربانی با حیوانات وجود دارد و آرامگاه «ضامن آهو» قطب معنوی مسلمانان آن محسوب می شود، توصیه برای ترویج توریسم مرگ سنخیتی با باورهای اعتقادی و اخلاقی مردم ندارد.

-    صدای قهقهه شیر ایرانی از گور بلند شد: «اگر سازمان مجوز دهد من مجدداً غرش شیر ایرانی را در دشت ارژن احیا می کنم»! این جمله ای بود که آقای مجید نوائیان گفت. البته ایشان پیش از این و در دولت پیشین نوید احیای ببر مازندران را داده بودند. پروژه ای مضحک و تبلیغاتی که در نهایت به شکست انجامید. ایشان که از مدافعان شکار بودند در این برنامه از حیله های شکارچیان نیز استفاده کردند. شکارچیان برای شکار از صدای حیوانات و یا لباس های همشکل با محیط استفاده می کنند و احتمالاً به همین خاطر بود که ایشان از پوشش «فعال محیط زیست» استفاده می کردند تا در این پوشش از شکار حمایت کنند و یا مدیران سازمان را مجاب کنند که بودجه لازم برای انجام پروژه شکست خورده ای نظیر شیر ببر مازندران را در اختیارشان بگذارند. حمایت ایشان از گوشتخواری و رد گیاهخواری از دیگر مسائلی بود که در این مجال اندک فرصت پرداختن به آن نیست.

-    پرچم ایران را بر سر جسد حیوانات نمی خواهیم: “ما نیز میخواهیم پرچم ایران را در دنیا  برافراشته کنیم ولی نمی خواهیم این پرچم بر بالای جسد حیوانات باشد.” این جمله به دل ها نشست.

-  حیوان پیر سهم گوشتخواران است: حیوانات پیر موجود در مناطق سهم گوشتخواران آن منطقه هستند. این واقعیت ساده ایست که طرفداران شکار و فعالان گردشگری مرگ از درک آن عاجز هستند. کشتن حیواناتی که باید خوراک گوشتخواران شود موجب می شود که گوشتخواران رو به شکار حیوانات جوان تر بیاورند و یا در صورت گرسنگی برای سیر کردن خود به مناطق روستایی نزدیک شوند، به گله حیوانات اهلی حمله کنند و در معرض خطرات جدی قرار بگیرند.

-    همه مشکلات محیط زیست ما ریشه در تفکری یکسان دارد: انقراض گونه های گیاهی و جانوری، نابودی منابع آبی، آلودگی محیط زیست، نابودی جنگل ها و دیگر مشکلات محیط زیست ما ریشه مشترکی دارد. رد پای ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع بلند مدت ملی در همه مشکلات محیط زیست ما دیده می شود. تئوری سازی برای اجرای طرح های ناپایدار در پوشش عناوینی همچون درآمدزایی و اشتغال و سیر کردن شکم فقرا یک ترفند قدیمی و نخ نما شده است که پیش از این در دیگر طرحهای طبیعت ستیزانه مورد استفاده قرار گرفته است. بهانه مخربان محیط زیست برای سدسازی، ایجاد صنایع آلوده، نابود کردن درختان، شکار و نابودی منابع طبیعی همگی یکی بوده و هست.

-    اعلام برائت حامی شکار از شکار: یکی از لحظات جالب این برنامه آنجا بود آقای شفیع زاده با افتخار اعلام کرد که شکارچی نیست و تا به حال اسلحه در دست نگرفته! راست یا دروغش را نمی دانیم ولی این نشان از آن دارد که حامی شکار از زشتی این کار آگاه است و حاضر نیست در برابر میلیون ها ایرانی به این عمل اعتراف کند. این در حالیست که مخالفان شکار بارها به شکل های مختلف اعلام کردند که روزهای زیادی را صرف گردش در طبیعت و شکار حیوانات با لنز دوربین می کنند.

-    فرصت پرداختن به حقوق حیوانات فراهم نشد: با اینکه رئیس دیده بان حقوق حیوانات در این برنامه حضور داشت ولی بحث به شکلی پیش رفت که عملاً فرصتی برای پرداختن حقوق حیوانات فراهم نشد و ایشان ناخواسته مشغول پاسخگویی به مسائل دیگر شدند. آنچه که بحث شد چالش بین کشتن و نکشتن حیوانات بود، حال آنکه در حقوق حیوانات، کشتن هر حیوانی با هر دلیلی محلی از اعراب ندارد.

-    زیاده خواهی در برابر ادب و متانت: بخش پایانی مناظره حرف های زیادی در دل خود داشت. زیاده خواهی، پریدن در حرف طرف مقابل و برخورد عصبی حامی شکار در برابر متانت و بردباری مخالف شکار نمود کوچکی بود از تفکر این جریان فکری. به راستی کسانی که در رسانه ملی، در برابر ۷۰ میلیونی ایرانی اینگونه رفتار می کنند، در طبیعت با تفنگی در دست در برابر حیات وحش بی دفاع چه می کنند؟!

* وبلاگ دوستداران حیوانات و محیط زیست

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...