سال ۹۲؛ سال شوم پلنگ

سال ۹۲؛ سال شوم پلنگ

دیده بان حقوق حیوانات: کشتار و فلج شدن ۱۴ پلنگ در سال ۹۲ گزارش شد. حتی با این فرض که همه آن چه در کشتار پلنگ های ایرانی رفته همین تعداد ۱۴ مورد گزارش شده باشد، تنها می توان گفت هیهات. در کنار موارد کشتار پلنگ، موردی نیز از کشتن یک یوزپلنگ آسیایی گزارش شده و البته نمی‌توان از کنار موارد متعدد کشتار روباه و کفتار و کاراکال و قوچ و میش وحشی و پرندگان مهاجر و بومی هم به این آسانی گذشت.

به گزارشخبرگزاری میراث فرهنگی می گویند تنها ۱۱۰ هزار قوچ و میش وحشی در کل پهنای ایران باقی مانده است. این تعداد اندک قرار است غذای گربه سانانی باشند که تعداد زیادی از‌  آن‌ها باقی نمانده است. کم شدن غذا هم پای شکار شدن یوز و پلنگ را به مرز انقراض می راند و البته که شکارچیان در شکار با اسلحه هم سنگ تمام گذاشته اند. مهم ترین جانوری که در سال ۹۲ هدف سلاح های گرم شکارچیان قرار گرفت، پلنگ بود.
پلنگانی که دیگر نمی دوند
لاشه آخرین پلنگ ناقص شده بود. سر و دم و دست راستش را بریده و توی استخر آب انداخته بودند. پیش از این هم لاشه تاکسیدرمی شده یک پلنگ در مرز پیرانشهر کشف شده بود. پلنگ را در شمال ایران زده بودند. ماده پلنگی در تایباد به ضرب چوب و سنگ کشته شده بود. این ماجرا در ماه آذر رخ داد و به فاصله یک روز از آن گزارش کشتار پلنگی در بافق منتشر شده بود. پلنگ های قبلی در استهبان، خرم آباد کشته شده بودند. باقی موارد هم کم و بیش از این دست هستند با این حال ماجرای البرز، ماجرای دیگری است؛ تنها کشته شدن نیست، سال ها درد است و رنج و بعدها قطع نخاع پلنگی که در هنگام مرگ صد کیلوگرم وزن داشت. کشتار این همه پلنگ تنها در چند ماه، ماجرای پلنگ ها را به مجلس کشاند هرچند این مجلسی شدن آوردی برای پلنگ ها نداشت.
البرز، پلنگی بدون پا
بدن رنجور البرز را میانه های دی ماه سرنشینان خودروهای عبوری دیدند. بدنی که ۵۰ گلوله ساچمه در آن بود و آخرین گلوله به دلیل آسیب رساندن به نخاع هر دو پای جانور را فلج کرده بود. یکی از دست های البرز هم به دلیل ماندن در تله شکارچیان از مچ قطع شده بود. تیم درمان به این نتیجه رسیدند که باید البرز را از درد و رنج خلاص کرد. این پایان زندگی یکی از بزرگ ترین گربه سانان حال حاضر ایران بود. در نهایت پس از گذشت حدود یک ماه از شناسایی و دستگیری عاملان کشتار البرز طی رای صادره از دادگاه عمومی بخش خرم آباد تنکابن، متهم ردیف اول پرونده به تحمل ۱۸۲ روز زندان محکوم شد.
اما البرز تنها پلنگی نبود که بابت ضرب و شتم انسانی به شدت آسیب دیده بود. لورا پلنگ دیگری بود که در لرستان با گلوله مجروح شده بود و در نهایت زیر تیغ جراحان رفت. آخرین خبرها از لورا حاکی از آن است که حیوان هنوز نمی تواند روی دو پای عقب بایستد.
هفت روباه را کشتند و برای عبرت نمایش دادند
پلنگ ها مهم هستند. مردم پلنگ ها را می بینند هم از این که گربه سان اند هم که با شکوه و جذاب اند و البته که تعدادشان خیلی خیلی کم شده است. سگ سان ها اما چندان اقبالی ندارند به خصوص که روباه باشند و هم مشهور باشند به رندی و هم که دم زیبایی داشته باشند و خیلی ها خیال بکنند این دم برایشان خوش شانسی می آورد.
چندی پیش موردی گزارش شد از روباهی که در بردسیر کرمان کشته شده بود. شکارچیان دم حیوان را بریده بودند به این بهانه که برایشان شانس بیاورد. روباه مرده اما شانسی نداشت برای زندگی. از این موارد بسیارند اما موردی که بسیار تکان دهنده بود، از حاشیه اصفهان گزارش شد.
ماجرا از این قرار بود که افرادی ناشناس ۷ روباه را با شلیک گلوله کشته و پس از بریدن دم آنها، اجساد این حیوانات را شبانه در حاشیه جاده در کنار هم ردیف کرده بودند تا رهگذران، صبح روز بعد آن ها را ببینند. این رخداد البته به فاصله کمی پس از برگزاری یک تجمع و یک همایش در اعتراض به کشتار گونه های جانوری توسط دوستداران طبیعت، اتفاق افتاده بود.
یوزپلنگ هم در امان نماند
مدت زمان زیادی است در مورد نزدیک به انقراض بودن یوزپلنگ آسیایی اطلاع رسانی می شود. اما گویا فعالیت ها چندان کارساز نبوده و در میان کشته شدگان سال ۹۲ یک مورد یوز نیز گزارش شده است.
ماجرا از این قرار بود که نیروهای یگان محیط زیست شهرستان چناران با همراهی مأموران پلیس اطلاعات و امنیت، وارد منزل یک شکارچی متخلف شده و در جریان بازرسی تعداد قابل توجهی حیوان تاکسیدرمی از انواع گونه های حیات وحش کمیاب و درمعرض انقراض کشف و ضبط کردند. یک تخته پوست متعلق به یک قلاده یوزپلنگ آسیایی که بوسیله شلیک گلوله شکار شده است، همین جا کشف شد.
در میان لاشه های  تاکسیدرمی شده آهو، مرال، قوچ وحشی، گربه جنگلی، کل وحشی، یازده قطعه کبک، تیهو، تشی، قوی فریادکش، قرقاول و پیغو نیز کشف و ضبط شد.
پرندگان مهاجر با بال های خونین
بازار پرندگان فریدون کنار امسال هم به مدد شکارچیان پر رونق بود. پرندگان بومی و مهاجر هیچ کدام از دم تفنگ صیادان جان به در نبردند تا ایران میزبانی خوب برای مهاجران سرزمین های سرد شمالی نباشد.
سالی بدیمن
سال ۹۲ سال بدیمنی برای گربه سانان ایران بود. می گویند حفاظت از پلنگ ایرانی باید جزو مطالبات از رییس جمهوری باشد و از طرفی پای مجلس به ماجرای پلنگ ها کشیده شده است. باید سال ۹۲ همه آن چه در چنته حیات وحش ایران مانده را به سال ۹۳ تحویل دهد تا ببینیم آیا راهکاری برای نجات حیات وحش به خصوص گربه سانان ایران اندیشیده خواهد شد یا در انتهای سال ۹۳ هم ناگزیر خواهیم بود بنویسیم سالی که بد یمن بود؟
هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...